معنی باطل کننده - جستجوی لغت در جدول جو
باطل کننده
باطل ساز، مبطل
ادامه...
باطل ساز، مبطل
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بانگ کننده
(فَ / فِ کَ نَنْ دَ / دِ)
که بانگ کند. که فریاد زند. که فریاد برآورد. که آوا برآورد. صارخه. عجاج. (دهار). مضوضی. (منتهی الارب)
ادامه...
که بانگ کند. که فریاد زند. که فریاد برآورد. که آوا برآورد. صارخه. عجاج. (دهار). مضوضی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
بازی کننده
(شَ)
لاعب. لاهی. بازیگر. بازیکن. سامد. و رجوع به بازیکن شود
ادامه...
لاعب. لاهی. بازیگر. بازیکن. سامد. و رجوع به بازیکن شود
لغت نامه دهخدا
تصویر اخل کننده
اخل کننده
مخل موجب خل در کارها کارشکن
ادامه...
مخل موجب خل در کارها کارشکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
منكرٌ
ادامه...
مُنْكِرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
Invalidator
ادامه...
Invalidator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
invalidateur
ادامه...
invalidateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
анулюючий
ادامه...
анулюючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
무효화하는 사람
ادامه...
무효화하는 사람
دیکشنری فارسی به کره ای
معطل کننده
قطع کننده، تعلیق
ادامه...
قَطع کُنَندِه، تَعلِیق
دیکشنری اردو به فارسی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
аннулирующий
ادامه...
аннулирующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
Ungültigmacher
ادامه...
Ungültigmacher
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
منسوخ کرنے والا
ادامه...
منسوخ کرنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
অবৈধকারী
ادامه...
অবৈধকারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
mfutaji wa uhalali
ادامه...
mfutaji wa uhalali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
geçersiz kılan
ادامه...
geçersiz kılan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
מבטל
ادامه...
מבטל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
無効化するもの
ادامه...
無効化するもの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
unieważniający
ادامه...
unieważniający
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
अमान्य करनेवाला
ادامه...
अमान्य करनेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
ตัวทำให้เป็นโมฆะ
ادامه...
ตัวทำให้เป็นโมฆะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
ongeldigmaker
ادامه...
ongeldigmaker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
invalidante
ادامه...
invalidante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
invalidatore
ادامه...
invalidatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
invalidante
ادامه...
invalidante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
否定者
ادامه...
否定者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر ابطال کننده
ابطال کننده
اِبطال کُنَندِه
penghapus validitas
ادامه...
penghapus validitas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی